سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما

شاعر : امیر عظیمی
نوع شعر : مدح
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

صدای هـلهـله‌ای عـاشـقـانـه می‌آیـد            صـدای پـای تـغـزل، تـرانـه می‌آیـد
بهشت خـنده کـنان، این میانه می‌آید            خـدا به شـوق در این آسـتانه می‌آیـد


حدیث وصل دو دریا عجب شنیدنی است
عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است

از این به بعد، دو عاشق کنار هم هستند            تـجـلّی هـم و آئـیـنـه‌دار هم هـستـنـد
به روی سفرۀ خود نان بیار هم هستند            چو کوه پشت هم و دوستدار هم هستند
دوباره پوزۀ شیطان شکست، شکر خدا
عروسی علی و فاطمه است، شکر خدا

از این وصال مبارک خدا هدف دارد            چقدر حضرت خاتم به دل شعف دارد
دلـم هـوای ضریـح شـه نجـف دارد            عروسی علی و فاطمه است، کف دارد
به بزم عشق همه عاشقانه دف بزنید
برای خـاطـر دامـاد باز کـف بـزنید

کنار سفرۀ عقد، این عروس گل سیما            زکیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه، زهرا
نـشـسته اذن “بلی” تا بگـیرد از بابا            پدر اجازه گرفت از خدای جـلّ علا
بساط خطبه از این اذن تا فراهم شد
علی به فاطمه‌اش تا همیشه محرم شد

بـگـیـر دامن پـر برکـت پـیـمـبـر را            بپاش بر سر امّت، گلاب قمصر را
گره زدند به هم عادیات و کـوثر را            کشانده‌اند به دنیا بهشت و محشر را
از این وصال غدیر از گزند ایمن شد
نوشته‌اند که تکلیف شیعه روشن شد

نـوشـته‌اند که شیعـه نـشانـه‌ای دارد            شـراب کـوثــریِ جــاودانـه‌ای دارد
کــبـوتـری شـده و آشــیـانـه‌ای دارد            برای گـریه و شـادی بهـانه‌ای دارد
تـمـام عــمـر دلـم زیـر دیـن مـی‌آیـد
از این وصال مـقـدّس حـسین می‌آید

سخن ز عشق که باشد، شراب شیرین است            برای تشنۀ عشق آفتاب شیرین است
کنار یار خوشی و عذاب شیرین است            سلام‌های بدون جـواب شیرین است
اگر که فـاطمه باشد کـنار شیر خـدا
زمان فـتنه شود ذوالفـقـار شیر خـدا

زمان فـتـنه قـمـر در محاق می‌افـتد            تبـر به جـان درخـتـان بـاغ می‌افـتـد
مـیـان امّـت احـمــد نـفـاق مـی‌افـتــد            و آن دوشنـبـۀ شـوم اتّـفـاق می‌افـتـد
که درب خانۀ زهرا شکسته می‌شود و
دو دست حیدر کرار بسته می‌شود و

خـدا کـند که نـبـیـنی قـیـامتی را که            کـنار خـانۀ حـیـدر جـماعـتی را که
شکسته‌اند دری را، نه ساحتی را که            شکست ضربه آن درب، قامتی را که
پس از سه ماه علی نیمه شب، غریبانه
به دست قبر سپردش، عجب غریبانه

نقد و بررسی