حدیث وصل دو دریاعجب شنیدنی است عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است
ازاین به بعد، دو عاشق کنارهم هستند تـجـلّی هـم و آئـیـنـهدار هم هـستـنـد
به رویسفرۀ خود نانبیارهم هستند چو کوه پشت هم و دوستدارهم هستند دوباره پوزۀ شیطان شکست، شکر خدا عروسی علی و فاطمه است،شکر خدا
ازاین وصال مبارک خدا هدف دارد چقدرحضرت خاتم به دل شعف دارد
دلـم هـوای ضریـح شـه نجـف دارد عروسی علی وفاطمه است،کف دارد
به بزمعشق همه عاشقانه دف بزنید
برای خـاطـردامـاد باز کـف بـزنید
کنارسفرۀ عقد،این عروس گل سیما زکیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه،زهرا
نـشـسته اذن “بلی” تا بگـیرد از بابا پدراجازه گرفت ازخدای جـلّ علا
بساط خطبه ازاین اذن تافراهم شد
علیبه فاطمهاش تا همیشه محرم شد
بـگـیـردامن پـر برکـت پـیـمـبـر را بپاش بر سر امّت، گلاب قمصر را
گره زدند به هم عادیات وکـوثر را کشاندهاند به دنیا بهشت ومحشر را
ازاین وصال غدیرازگزند ایمن شد
نوشتهاندکه تکلیفشیعه روشنشد
نـوشـتهاند که شیعـه نـشانـهای دارد شـراب کـوثــریِ جــاودانـهای دارد
کــبـوتـری شـده وآشــیـانـهای دارد برای گـریه و شـادی بهـانهای دارد
تـمـام عــمـردلـم زیـردیـن مـیآیـد
ازاین وصال مـقـدّس حـسینمیآید
سخن ز عشق که باشد، شراب شیرین است برای تشنۀ عشق آفتاب شیرین است
کناریار خوشی وعذاب شیرین است سلامهای بدون جـواب شیریناست
اگر که فـاطمه باشد کـنار شیرخـدا
زمان فـتنه شود ذوالفـقـار شیرخـدا
زمان فـتـنه قـمـر در محاق میافـتد تبـربهجـان درخـتـان بـاغ میافـتـد
مـیـان امّـتاحـمــد نـفـاقمـیافـتــد و آن دوشنـبـۀ شـوم اتّـفـاق میافـتـد
که درب خانۀ زهرا شکسته میشود و
دودست حیدرکراربسته میشود و
خـدا کـند که نـبـیـنی قـیـامتی را که کـنار خـانۀ حـیـدر جـماعـتی را که
شکستهاند دری را،نه ساحتی را که شکست ضربه آن درب،قامتی را که پس ازسه ماه علی نیمهشب،غریبانه
به دست قبرسپردش،عجب غریبانه